اندکی صبر سحر نزدیک است


۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

سالنامه



سال 2009 هم تمام شد. سالی که تنها، برای کشور ما بسیار بسیار پر بار بود. به مراتب بیشتر از سالهای گذشته در تمام زمینه ها، پیشرفت های چشم گیری داشتیم. از تمرین دموکراسی بگیر تا مبارزه با استکبار. از تسخیر فضا تا علم پزشکی و الی آخر. به کوری دیده دشمنان شرقی و غربی، که هنوز در منجلاب بحران اقتصادی غوطه ورند. ما که تا خرخره داخل طلای سیاهیم و چیزی بارمان نیست.

الحمدالله. خدا را شاکریم. شکایتی هم نداریم. اصلا شکایت؟!!! غیر ممکن است. گوجه را از سر کوچه منزل آقا می گیریم، ارزان برایمان تمام می شود، دیگر چه غمی داریم شاکی باشیم. برای من که ساکن تهران نیستم بهتر هم است. هفته ای یکی، دو بار سوار مترو می شوم و ساختمان هایی بلند تر از 6 طبقه می بینم.

از همه مهمتر در سال 2009 برگزاری انتخابات بود. فعالیتی اجتماعی! که در کشور ما بسیار پیشرفته تر از سایر نقاط جهان صورت می پذیرد. پر شکوه، با عظمت. مو، لای درزش هم نمی رود. سوای اندکی چرت و پرت های همیشگی بیگانگان و استکبار و صهییونیسم و... که صد البته خودشان را هم هرچه قدر جر بدهند، باز هم هیچ غلطی نمی توانند بکنند. آنها اگر چیزی می فهمند بروند بحران اقتصادی و مشکلات زیست محیطی خودشان را حل کنند، که صد البته ما در این موارد چیز خاصی بارمان نمی شود دلیلش را قبلا گفتم.

امسال تلویزیون هم شاهکار کرد. انفدر تظاهرات کردیم که روی تمام خارجکی ها کم شد. به لطف و مرحمت همین تلویزیون. خیلی با حال بود، هر کسی کمی به این غزت ا... و آرمان هایش چپ نگاه کرد بیرون ریختیم و اعلام انزجار کردیم تا چشم استکبار کور شد. فکر نکنم برای سال جدید، چشمی برای استکبار باقی مانده باشد. سریال هایش هم متنوع بود. پدر یا مادر یارو بعد از سال ها پیدا می شدند و اختلافات عمیق گذشته می شد سوژه داستان سریال. از دلنوازان گرفته تا بانو.

راستی تا یادم نرفته بگم که سال 2009 برای اهل علم و دانش با غم و اندوه فراوان به پایان رسید. چرا؟ این هم شد سوال؟

فقدان دانشمند بزرگ، مرحوم دکتر کردان را چه کسی می تواند تحمل کند. روحش شاد که کلی تولید علم نمود و قطعا جزو چهره های ماندگار عزت جون معرفی می شود.

بالاخره 2009 تمام شد و 2010 آغاز. خدا آخر و عاقبتمان را به خیر کند.

۱ نظر: