اندکی صبر سحر نزدیک است


۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

روز ایران

یک عکس بهتر از هزاران کلمه می تواند سخن بگوید. این جماعت چه فریاد میزنند؟ آیا خواهان چیزی به جز حقوق مشروع از دست رفته خویش هستند؟ صدای ایشان را چه کسی میشنود؟ آیا فریاد رسی هم هست؟
جمعه آخر رمضان امسال هم فرا رسید. ولی این جمعه رنگ امید داشت، رنگ هم دلی داشت، رنگ سبز را بر دوش خود میکشید.
در روزی که تمام نیروهای آشکار و نهان حکومتی، با تمام توان خود سعی در بر هم زدن جنبش سبز داشت، مردم دست در دست هم، یک دل و یک صدا دوباره نشان دادند که این بار تا آخر قرص و محکم ایستاده اند، و هیچ سدی یارای مقابله با این سیل خواهان عدالت و برابری نخواهد بود.
جمعه روز قدس نبود، روز ملت ایران بود، روز ایران بود.

۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

شاعرش را نمیشناسم!



تا به کی با شب تاریک هم آغوش شدن؟
تابه کی در شبح روز فراموش شدن ؟

تا به کی دیده به فردای «چه باشد» دوختن ؟
تا به کی در دی و امروز چو مغشوش شدن ؟

تابه کی حسرت گرمای محبت خوردن ؟
تابه کی شعله نیافروخته خاموش شدن ؟

تا به کی حسرت گرمای محبت خوردن ؟
تا به کی چون می بی شور و ثمر نوش شدن ؟

تابه کی کنج خرابات به مستی بودن ؟
در دل دشت و دمن از پی خرگوش شدن ؟

تا به کی گول حماقت خوردن ، رنگ شدن ،
به نوای دهل از دور مدهوش شدن ؟

تا به کی تو سری و تهمت و تحقیر شدن ؟
یا که در زیر قدم های که مفروش شدن؟

تا به کی شاهد ظلمت شدن و دم نزدن
تابه کی ضد حقیقت همه سرپوش شدن ؟

تابه کی بهر شبانگاه ثنا ها گفتن ؟
تابه کی در خلإ صبح سیه پوش شدن ؟

تابه کی ناله و افغان و امان سر دادن ؟
تابه کی در بدری خانه ی بردوش شدن ؟

مهلتی نیست در این واپس عمرت بیداد
تابه کی شب پر و در خلوت شب موش شدن ؟

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

گزارش محاکمه وبرنامه مهران مدیری

محاکمه آقای ع – ش ، عضو ستاد م – م ، که با ستاد م – ک ارتباط داشت.

پنجمین جلسه محاکمه بازداست شدگان در حالی برگزار شد که از لحاظ وجود چهره های سرشناس نسبت به جلسات گذشته کم رونق جلوه می کرد. اما نکته ای که قابل توجه می باشد، تاثیر جو جدیدی از سانسورینگ است که نه تنها بر این جلسه بلکه بر پوشش خبری آن از صدا سیما نیز حاکم بود. مثل اینکه از امروز به بعد باید با موضوع عدم درج نام م – م و همچنین م – ک در جراید کنار بیاییم. خوب بالاخره آزادی بیان هست و هزار و یک درد سر. اگر از هزار درد سر این آزادی بی خبر باشیم، هزار و یکمینش همین کهریزک خودمان است.

کاش مسائل و مشکلات با همین اختصاری کردن نام ها می توانست حل شود، ولی افسوس که این ها همه پاک کردن صورت مسئله ای بیش نیست. تا کی باید این مشکل و فشار سانسور روی اصحاب جراید و رسانه خود نمائی کند؟ تا کی نباید گفت و نباید نوشت؟ در کشوری که انقلابی عظیم و پر هزینه را برای همین حقوق و آزادی ها پشت سر گذاشته است، چرا نمی توان نقد کرد و سوال نمود؟ چرا باید رسانه ای که نام سنگین ملی بودن را به دوش می کشد، این گونه در تخریب چهره های یک جناح خاص تلاش و از بیت المال هزینه کند، ولی همین معدود روزنامه این جناح اجازه بازگویی بسیاری از مسائل اولیه و پیش پا افتاده را نداشته باشد؟ دست آخر هم ممنوعیت چاپ اسامی و اخبار سران اصلاح طلب را نیز بر خود تحمیل شده ببیند. ولی گزارش پنجمین جلسه دادگاه، که از رسانه ملی! پخش شد، با آن اسامی اختصاری برای بیننده برنامه های مهران مدیری را تداعی میکرد، که در عین جذابیت جای بسی درنگ و افسوس داشت.

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

مهدی کروبی بازداشت شد.



این خبری است که احتمالا تا چند هفته دیگر روی خبرگزاری ها خواهد آمد. دلیل این امر نیز تقریبا مبرهن است. با وجود سناریو دنباله داری که از مدتی پیش بر علیه این چهره سیاسی شروع شده است میتوان به راحتی فهمید که این موضوع چندان دور از ذهن نیست.

از مدتی قبل تنی چند از مقامات سپاه به همراه تعدادی از ائمه جمعه با حملاتی که در سخنرانیهای خود به چهره های اصلی اصلاح طلب داشتند خواستار برخوردی شدید با این فعالان شدند که این امر نشان گر برنامه ای از پیش تایین شده برای حذف کلی یک جناح خاص است. با گزارش هیئت سه نفره قوه قضائیه نیز که در آن به کذب بودن ادعاهای کروبی اشاره و اتهام شایعه پراکنی به او وارد شده بود، احتمال بازداشت و محاکمه مهدی کروبی در آینده ای نه چندان دور، بیشتر میشود. اما اگر این اتفاق رخ دهد از دو وجه میتواند مورد بررسی قرار گیرد، یکی بازخوردی که جامعه میتواند داشته باشد و دیگری عکس العملی است که خود مهدی کروبی نشان می دهد.

برخوردی که معترضین عمومی خواهند داشت، به خودی خود میتواند نشان دهد که آیا میتوان این بازداشت ها را به رده های بالاتر پیش برد یا بالاجبار فعلا باید به رسیدگی مشکلات و عواقب این عمل پرداخت.اما موضوع دیگر هم این است که، آیا آقای مهدی کروبی نیز مانند تعدادی چند از بازداشت شدگان اخیر تحت شرایط بازداشت از موضع گیری ها و خواسته های خود عقب نشینی خواهد کرد یا ماجرا این بار طور دیگری رقم خواهد خورد.

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

به بهانه هشتمین سالگرد حادثه 11سپتامبر





حادثه 11 سپتامبر را باید نقطه عطفی در تاریخ روابط بین الملل دانست. ده سال پیش از این واقعه جنگ سرد به پایان رسیده بود، اما آنطور که ویلیام زارتمن میگوید،هنوز نظمی که بتواند بر جهان غالب شود وجود نداشت.این حادثه در حقیقت نقطه آغازی برای نظم جدید بود. نظمی که نشانه های نیرومندی از خود بروز میدهد.بی جهت نیست که به گمان بسیاری از تئوری پردازان روابط بین الملل بعد از 11سپتامبر 2001 جهان در حال تغییری سترگ بوده است. در چنین تغییری تنها بازیگران عوض نمیشوند، بلکه در همان حال قواعد بازی و حتی عرصه بازی نیز تغییر میکند.
ماشین جنگی آمریکا نه سبب ساز چنین عرصه ای، بلکه خود پدیدار شده از آن است.
آمریکا تنها سربازان خود را به بغداد گسیل نکرد، بلکه در پس این حمله نظامی، اندیشه جهانگیری آمریکا بعد از زوال دوران دو قطبی قرار داشت. به قول گیدنز اکنون دولت - ملت ها شکل اساسی جهان را تشکیل می دهند و آمریکا تنها بازمانده امپراطوری های قدیم و مدرن در دنیای امروز است. در چنین دنیایی، مناسبات قدیمی که اتفاقاً خود آمریکا نیز در به سامان رسیدن آن نقش اساسی داشت، چندان کارساز نیست.

11سپتامبر 2001 خود به یک مبدا تاریخ تبدیل شده است که تمام مناسبات و سیاست های داخلی و خارجی امریکا را با تحولی ساختاری مواجه ساخته است. با چنین رویکردی، منطقی تر به نظر میرسد کشورهای جهان سوم و خصوصا کشور های خاور میانه، در تحلیل تحولات جهانی کنونی خود تجدید نظر کنند.